صعود به جام جهانی همیشه برای ما لحظهای از امید، هیجان و تصور روزهای بهتر بوده است. همین حالا هم وقتی گروهمان مشخص شده، احساس میکنیم شاید اینبار بتوانیم از مرحله گروهی عبور کنیم. اما واقعبینی میگوید همین حس را سایر تیمهای گروه هم دارند. همانطورکه ما از همگروهنشدن با بعضی قدرتهای جهان خوشحالیم، دیگران هم دقیقاً همین حس را درباره ما دارند. واقعیت این است که ایرانِ امروز، آن تیم هیبتناک دورههای قبل نیست؛ تیمی که حضورش لرز کوچکی بر تن حریف میانداخت.
ما هنوز از سایه شکستهای سنگینی مثل ۶گلهشدن برابر انگلیس بیرون نیامدهایم و عملکردمان در سالهای اخیر باعث شده بسیاری از تیمها ترجیح دهند با ما همگروه شوند تا با تیمهای پرقدرت آفریقایی یا اروپایی. این را اگر ما نگوییم، آمارها، تحلیلها و واکنشهای رسانههای خارجی میگویند.
در مصر، همین امروز رسانهها از «خوششانسی» در همگروهی با ایران حرف میزنند. نیوزیلند هم از اینکه بهجای ایتالیا، آمریکا یا تیمهای آماده آفریقایی کنار ما قرار گرفته، شادمانی پنهانی ندارد. برای آنها، بازی با ایران بهعنوان امتیازی قابلدسترسی دیده میشود، نه یک چالش بزرگ. حتی تیمهایی مثل بلژیک ــ که روزگاری در تقابل با ما احتیاط میکردند ــ حالا با آرامش بیشتری نگاه میکنند و میدانند احتمالاً با روز سختی روبهرو نخواهند شد.
طرح این نکات برای تخریب نیست؛ برای بیدارشدن از خواب سادهانگاری است. ما سالهاست به این عادت کردهایم که قبل از شروع تورنمنتها با موجی از خوشبینی خودخواسته همراه شویم. اما اگر واقعبینی نباشد، امیدواری تبدیل به غرور کاذب میشود و نتیجه همان میشود که بارها دیدهایم: شروعی خوب، ادامهای سردرگم و پایانِ قابلپیشبینی.
این گروه آسان نیست؛ اما غیرممکن هم نیست. تنها زمانی میتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم که واقعیت را همانطورکه هست ببینیم، نه آنطورکه دوست داریم باشد. تا وقتی خودمان را از جایگاهی که در آن ایستادهایم بهتر نشان دهیم، تیمها ما را جدی نخواهند گرفت و ما هم در زمین، چیزی برای اثبات نخواهیم داشت.